لحظه هایی هست که وقتی سخت دلگیری دردت را در سینه ات فرو می ریزی تا آشکار نگردد
لحظه هایی هست که وقتی اشک در چشمانت حلقه زده، بغض می کنی اما پشت لبخندی ساده پنهان خواهی کرد
لحظه هایی هست که وقتی دلت خیلی گرفته و می خواهی درد دلت را فریاد بزنی از سنگینی بغضت نمی توانی
لحظه هایی هست که سخت، خسته می شوی از دست کسانی که حرف هایت را نمی فهمند و باز چیزی نمی گویی
لحظه هایی هست که وقتی از تنهایی زمین گیر می شوی، سرت را به دیوار تنهاییت می گذاری و باز هیچ نمی گویی
لحظه هایی هست که دلت می خواهد فریاد زنی و خالی شوی از هر چه درد، ولی باز نمی توانی...
و
لحظه ایی که سخت تر از تمام لحظه هاست. لحظه ای که عادت می کنی به هر چه درد و چه سخت لحظه ایست..
نظرات شما عزیزان:
homa
ساعت10:10---5 فروردين 1392
hamdard
ساعت22:09---13 اسفند 1391
kheili lahazate sakhtist vali zendegie man por ast az in lahazat...
majid
ساعت12:22---12 اسفند 1391
من تمام این لحظه ها رو با تمام وجودم و تک تک اعضایم حس کرده ام و شاید هم همه ی زندگی ام همین لحظه بوده!
ولی به قول سهراب سپهری: و خدایی که در این نزدیکی است/لای این شب بو ها، پای آن کاج بلند.
|